سینه خیز
مامان جون تا چند روز پیش میغلتیدی و سریع خودتو میرسوندی به جایی که دلت میخواست، هی به پشت و بعدم به شکم مینداختی خودتو و حرکت میکردی. شبا با اینکه دورو برت متکا میذاشتم ولی بازم عبور با مانع میکردی و بعضی وقتا میدیدم یهو نیستی و رفتی زیر مبل 😅😅😅😅😅شیطون بلای مامانی 😊😊😊😊😊
ولی از امروز دیدم شروع کردی به سینه خیز رفتن و مستقیم خودتو به اشیا میرسونی کلی قربون صدقت رفتم عزیز دلم. قربونت بره مامانت که اینقدر ناز و زرنگی ماشالا عزیزم 😙😙😙😙😙😙😙
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی