اولین خبر

عزیز دل مامان 31 تیر ماه 1394 بعد از یک ماه روزه داری، با انجام ازمایش خون و گرفتن جواب مثبت به  وجود نازنین پر برکتت پی بردم...  بعد از دیدن جواب مثبت از خوشحالی سر از پا نمیشناختم! چقدر حس خوبیه که بفهمی داری مادر میشی. یه حس خوشحالی زیاد همراه با ناباوری و یه کم دلشوره واسه سلامتی کوچولوی نازنینی که الان تمام زندگیش به تو وابسته است! 

حلاصه زنگ زدم به بابایی که سر کار بود و خبر خوش رو بهش دادم اونم از خوشحالی نمیدونست چیکار کنه... 

مامان جون و خاله آرزو و ماهان که بماند که چققققققدر ذوق کردن ....

تا چند روز هی یادم میومد و ذوق میکردم و باورم نمیشد.  به خودم قول دادم حسابی مراقب خودم باشم تا تو در ارامش باشی... الان که دارم واست مینویسم تو حدودا 21 هفته از بودنت میگذره امیدوارم بقیه روزهای باقیمونده رو هم به خوبی و سلامتی با همدیگه پشت سر بذاریم... 

بازم میام و بقیشو برات تعریف میکنم. 

عاشقتم مامانی